درآغوش رویا

 

اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد
اونو بدرقه راهت می کردم…
***********************************

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود …

***********************************

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .

***********************************

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟

***********************************

شکر خدا نشد که عاشقت شوم
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم

***********************************

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری . . .

***********************************

وقتی خداحافظی میکنیم
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

********************************************

اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .

*****************************

احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

*****************************

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم
فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم
تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام
ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .

*****************************

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .

*******************************

انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم
همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند
همانهایی که برای همه لبخند میزنند
همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند
و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .

**********************************************

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .

*************************************************

این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !

**********************************************

خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .

**************************************************

باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .

*****************************************************

دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .

******************************************************

زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت
زندگی رودی است جاری هر که آمد
کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت
قاصدک ? این کولی خانه بدوش روزگار
کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . .

****************************************************

قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم

***********************************************

فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت:
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه
گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو !

****************************************

با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . .

*******************************************

باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد
(فروغ)

*********************************************

نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .

************************************

آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . .

*******************************************

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
تکرار شو حوالی دستان خسته ام
شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .

***************************

ای داد دوباره کار دل مشکل شد
نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد
پامال سبکسران سنگین دل شد

***********************************

زندگی سخت است تو آسان بگیر
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر . . .

*********************************

پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او

******************************************

هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من

***********************************

قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه

*****************************************

هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد

********************************************

زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !

********************************************

من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !

*****************************************

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

********************************************

بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !

***********************************************

نوشته شده در پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:41 توسط عروسک| |

                                                                      و اما

 

تنهایی _ فریاد _ دوست داشتن _قهر _ آشتی_ندونم کاری _ غم _شادی همه ثمره عشق هستند

 

درد دل

دیگر دلم نمی خواد تنهاییم رو خراب کنم، دلم می خواد تنهای تنها باشم ، تنهاترین تنها

 

نفرين

نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن

 

خوشبختي

خوشبختی مثل یه پروانه است . وقتی دنبالش می‌دوی پرواز می‌کنه اما وقتی وایسی میاد رو سرت میشینه

 

اوج

توی آسمون همیشه از یه ارتفاعی به بعد دیگه هیچ ابری وجود نداره ، پس هر وقت آسمون دلت ابری بود با دنیا نجنگ ، فقط اوج بگیر .

 

انتقام

شاد بودن بهترین انتقامیست که میتوان از لحظات سخت زندگی گرفت

 

آدم بي غم

فقط یک دسته از انسان ها هستند که از مشکلات روزمره زندگی دورند و اونها کسی نیستن چز اونایی که توی قبرشون خوابیدن

 

فرياد

آنقدر فریاد هایم را سکوت کرده ام، که اگر به چشمانم بنگرید، کر می شوید

 

هرگز

هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند

 

زندگي

زندگی دو نیمه است، نیمه اول به انتظار نیمه دوم و نیمه دوم درحسرت نیمه اول

 

من بودم و تنهايي

من بودم و تنهايي و یک راه بی انتها یک عالم گله و خدايي بی ادعا گم شده بودم میان دیروز و فردا تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم

 

سرو تنها

تو اگر میدانستی ,که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن از من خسته نمی پرسیدی آه ای سرو , چرا تنهایی

 

روزگاري

روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت. هر كسی غصه اینكه چه می كرد نداشت. چشم سادگی از لطف زمین می جوشید. خودمانیم زمین این همه نا مرد نداشت

 

راز عشق

راز عشق در احترام متقابل است احساسات متغير اند امااحترام دو نفر ثابت ميماند اگر عقايد شريک زندگي ات با عقايد تو متفاوت است با احترام به نظريات اش گوش کن احترام باعث ميشود که او بتواند خودش باشد

 

اشك

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .

 

حرفهایی نگفته

حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر كسی به اندازه ی حرفهایی است كه برای نگفتن دارد و كتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اكنون رسیده ام به آغاز چنین كتابی...

 

دل آدمها

دل آدمها مثل یك جزیره دور افتادست ،اینكه كی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم اون كسیه كه هیچوقت جزیره را ترك نكند

 

خيانت

خیانت تنها این نیست كه شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خیانت تنها این نیست كه دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری كردن اشك بر دیدگان معصومی باشد

 

دلم

دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند....

 

دوستي

دوستی دو نیمه دارد نیمی از آن عشقی است که دل تو را بیقرار کرده است و نیمی دیگر آن محبتی است که در دل من می تپد

 

وفاداري

شب شده بود، گل آفتاب گردان داشت دنبال خورشید میگشت که یهو یک ستاره بهش چشمک زد، اما گل آفتابگردان سرش رو آرام آورد پایین، میدونی چرا؟! آخه گلها هیچوقت خیانت نمیکنن واسه همینه که گل آفتابگردان همیشه شبها سرش پایینه

 

عشق

عشق شايد زود تو را عاشق و دلتنگ كند اما هرگز تو را سير نمي كند.

 

زندگي با عشق

با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شيطان تو را به بهشت بازگرداند

 

شرط عاشقي

عاشقي را شرط اول ناله وفرياد نيست تا کسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست عاشقي مقدورهر عياش نيست غم کشيدن صنعت نقاش نيست

 

...

خداوندا از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدارحال که بزرگ شده ام وکسی را دوست می دارم می گویند: فراموشش کن

 

قانون زندگي

زندگی زنده موندم، نفس کشیدن نیســــــــــــــــت،.... قانون باور هاست

 

دلتنگ

گاه دلتنگ میشوم دلتنگتر از همه دلتنگها گوشه ای مینشینم و میشمارم حسرتها را و محاکمه میکنم وجدانم را من کدام قلب را شکستم و کدام احساس را له کردم و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که اینچنین دلتنگم

 

تنهایی

تنهایی را ترجیح میدم به تن هایی که روحشان با دیگریست

تنهايي منم عالمي داره

نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:20 توسط عروسک| |

 

خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری

 

شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

 

لحظه های کاغذی را ، روز و شب تکرار کردن

 

خاطرات بایگانی ، زندگی های اداری

 

آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین

 

سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری

 

با نگاهی سر شکسته ، چشمهایی پینه بسته

 

خسته از درهای بسته ، خسته از چشم انتظاری

 

صندلی های خمیده ، میزهای صف کشیده

 

خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری

 

عصر جدولهای خالی ، پارک های این حوالی

 

پرسه های بی خیالی ، نیمکت های خماری

 

رو نوشت روز ها را ، روی هم سنجاق کردم:

 

شنبه های بی پناهی ، جمعه های بیقراری

 

عاقبت پرونده ام را ، با غبار آرزوها

 

خاک خواهد بست روزی ، باد خواهد برد باری

 

روی میز خالی من ، صفحه ی باز حوادث

 

در ستون تسلیتها ، از ما یادگاری

 

نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:14 توسط عروسک| |

 

 

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

 

زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

 

چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم

 

آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

 

روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود

 

مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

 

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

 

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

 

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

 

 

                                            واژه خسته ُکه یک روزو کبوتر شدو رفت

 

نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 17:3 توسط عروسک| |

قفس داران سکوتم را شکستند    دل دائم صبورم را شکستند

به جرم پابه پای عشق رفتن      پروبال عبورم را شکستند

مرا از خلوتم بیرون کشیدند      چی بی پروا حضورم را شکستند

تمنا در نگاهم موج می زد       ولی رویایی دورم را شکستند

نوشته شده در سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:,ساعت 9:43 توسط عروسک| |


Power By: LoxBlog.Com